به نام عشق

در کمال ناباوری برگشتم با کوله باری از غم و ناامیدی... هر وقت که دارم ناامید میشم وقتی لب چاقوام میامو به این وب سر میزنم... خدا من پریشان حال را به دست پرمهر و محبتت میسپارم... زندگی گرچه میگذره ولی خب میگذره.. ناامید چرا باید بود وقتی خورشید هنوز هر صبح همه جا را پر از مهربونیاش  میکنه...من میخوام کوله بار غمو رها کنم همین جا بزارمش و با امید دوباره و شروعی تازه آغاز کنم... من زندگی رو با تموم بدیاش رها میکنم... من از این پس آرام و رهایم

یا علی گفتیم و عشق آغاز شد...

سلام به همه، من میترسم که اگه یه بار خدا هیج مشکلی تو زندگیم نزاشت،آدم بدی بشم مثلا کلی همه چیز بر وفق مرادم باشه و شب قدر بخوابم و شاید یه روزی که میترسم اتفاقات تازه ای بیفته و من... 

من چون امام زمانو دوست دارم میخوام همین الان نذز کنم که تا وقتی زنده ام براش دعا کنم و یه یادش باشم....... 

یا امام علی(ع) 

دلم خیلی گرفته...

دلم این روزا بدجوری گرفته، دیگه خسته شدم ، این روزگار زننده است،  من چقدر تحمل کنم ، دیگه نمیتونم ، هیچ چی باز نمیشه فعلا،  نمیدونم چه جوری خودمو سرحال نگه دارم ، اما نمیتونم،  باید امید داشته باشم،  خدا آخه همیشه باهامه ، مگه میشه خدای مهربون عزیزم منو ترک کنه،  من از خدام مطمئن مطمئنم که هیچ وقت تنهام نمیزاره،  من میدونم همه چی به امیده ولی از امیدم خسته ام،  کاش امیدم قشنگتر بشه،  من چند وقت پیش یه خواب دیده بودم  امروز فهمیدم واقعیه،  خدا جونم لااقل کمکم کن صبور باشم من نباید بی صبر شم ، من باید خیلی خوب باشم  اما ذوقشو از دست دادم ، خب چند روز پیش خوندم که آدما باید زیاد دعا کنن همه چیشونو واگذار کنن به خدای عزیز، خدا می خواد که ما با امید باشیم با غفلت دعا نکنیم و به اینکه خدا  باهامونه و به راحتی می تونه با یه اشاره کارامونو حل کنه،  قفل درامونو باز کنه مطمئن باشیم ، میگن هر وقت تمام درا را بسته دیدی کافیه از ته قلبت امام زمانو بخونی درجا کمکت میکنه،  من خودم یه بار اینجوری شدنو تجربه کردم.. درجا چند دقیفه بعد جوابمو داد، نمیشه هر دفعه امام زمانو بخونی که بهت درجا جواب بده خب خجالت آوره که هر وقت یه مشکلی پیش میاد صداش کنی، نمیتونم یا نمیدونم چرا نمیتونم از ته قلبم وبا آگاهی کامل دعا بخونم، یعنی چی نمیفهمم! جرا آخه نمیتونم به ته قلبم سر بزنم... کسی جرفی برای گفتن داره؟!

ناگفته های جناب ملا...

شاید بسیاری از جوانان بگویند، ملانصرالدین دیگه چیه و این قصه ها دیگه قدیمی شده. ولی باید گفت که روایت های ملانصرالدین تنها متعلق به کشور ما و یا مشرق زمین نیست. شاید شخصیت او مربوط به دوران قدیم است ولی پندهای او متعلق به تمام فرهنگ ها و دورانهاست. ملانصرالدین شخصیتی است که داستان هایش تمامی ندارد و هنوز که هنوز است حکایات بامزه ای که اتفاق می افتد را به او نسبت می دهند و حتی او را با بسیاری از موضوعات امروزی همساز کرده اند. در کشورهای آمریکایی و روسیه او را بیشتر با شخصیتی بذله گو و دارای مقام والای فلسفی می شناسند. به هر حال او سمبلی است از فردی که گاه ساده لوح و احمق و گاه عالم و آگاه و حاضر جواب است که با ماجراهای به ظاهر طنزآلودش پند و اندرزهایی را نیز به ما می آموزد.
 

وظیفه و تکلیفروزی ملانصرالدین بدون دعوت رفت به مجلس جشنی. 
یکی گفت: "جناب ملا! شما که دعوت نداشتی چرا آمدی؟" 
ملانصرالدین جواب داد: "اگر صاحب خانه تکلیف خودش را نمی‌داند. من وظیفه‌ی خودم را می‌دانم و هیچ‌وقت از آن غافل نمی‌شوم."
 


شیرینیروزی ملا از شهری می گذشت، ناگهان چشمش به دکان شیرینی فروشی افتاد به یکباره به سراغ شیرینی ها رفت و شروع به خوردن کرد. 
شیرینی فروش شروع کرد به زدن او، ملا همانطوریکه می خورد با صدای بلند می خندید و می گفت: عجب شهر خوبی است و چه مردمان خوبی دارد که با زور و کتک رهگذران را وادار به شیرینی خوردن می کنند!
 


خر نخریدم انشاءاللهملانصرالدین روزی به بازار رفت تا دراز گوشی بخرد. 
مردی پیش آمد و پرسید: کجا می روی؟ گفت:به بازار تا درازگوشی بخرم. 
مرد گفت: انشاءالله بگوی. 
گفت: اینجا چه لازم که این سخن بگویم؟ درازکوش در بازار است و پول در جیبم. چون به بازار رسید پولش را بدزدیدند. 
چون باز می گشت، همان مرد به استقبالش آمد و گفت: از کجا می آیی؟ 
گفت: از بازار می آیم انشاءالله، پولم را زدند انشاءالله، خر نخریدم انشاءالله و دست از پا درازتر بازگشتم انشاءالله!
 


نردبانروزی ملا در باغی بر روی نردبانی رفته بود و داشت میوه می خورد صاحب باغ او را دید و با عصبانیت پرسید: ای مرد بالای نردبان چکار می کنی؟ 
ملا گفت نردبان می فروشم! 
باغبان گفت: در باغ من نردبان می فروشی؟ 
ملا گفت: نردبان مال خودم هست هر جا که دلم بخواهد آنرا می فروشم. 

تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net